نقش اقتصاد درمان در حوزه سلامت چیست؟ اقتصاد سلامت شاخهای از علم اقتصاد است که به موضوعات مرتبط با کارایی، اثربخشی ارزش و رفتار در تولید و مصرف سلامت و مراقبتهای بهداشتی میپردازد. با توجه به رشد روزافزون هزینههای نظام سلامت و محدودیت منابع موجود در نظام سلامت برای ارائه خدمات پزشکی، مدیران و برنامهریزان نظام سلامت باید با اتکا به روشهای علمی ضمن کنترل هزینهها برای استفاده بهینه از منابع موجود، توافقنامهای اتخاذ کنند.
آنها برای تضمین سلامت مردم جامعه خود تلاش می کنند. با توجه به موضوعیت و ارتباط دهها کارکرد سلامت و اختصاص منابع موجود به آنها، اقتصاد سلامت روشهای جدیدی را برای مدیریت منابع درآمدی، بودجه سلامت، هزینههای سلامت و بهرهوری و کارایی در سازمانهای سلامت محور ارائه میکند.
تعریف اقتصاد سلامت
- • اقتصاد سلامت با تکیه بر روش های علمی تخصصی منابع، ارتقای بهره وری، ایجاد عدالت و ارزیابی اقتصادی می تواند به مدیران و سیاست گذاران حوزه سلامت در حفظ و تضمین سلامت مردم کمک کند.
- • اقتصاد سلامت نحوه تخصیص منابع در بخش سلامت و توزیع آنها در بین فعالیت های مختلف در آن بخش را مطالعه می کند و به آن می پردازد.
- • اقتصاد سلامت نمونه ای از کاربرد تئوری های اقتصادی، مدل ها و تکنیک های تجربی برای تجزیه و تحلیل تصمیمات مراقبت های بهداشتی افراد، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی و دولت است.
- • اقتصاد چارچوبی را برای تخصیص منابع محدود برای مصرف فعلی و آتی به منظور افزایش رفاه مصرف کننده فراهم می کند و اقتصاد سلامت نیز شاخه ای از علم اقتصاد است.
- • اقتصاد سلامت علمی است که کمیت، هزینه و ارزش منابع محدودی را که به مراقبت های بهداشتی و درمانی تخصیص داده می شود، مطالعه و بررسی می کند و نحوه ترکیب این منابع برای تولید یک خدمت خاص را برای ایجاد بالاترین بهره وری و کارایی معرفی می کند.
- • رویکرد اقتصاد کلان به سلامت، رابطه متقابل سلامت و منابع این بخش را با سایر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله رشد اقتصادی تحلیل می کند.
اقتصاد سلامت می گوید: هر برنامه و طرح بهداشتی و درمانی علاوه بر جنبه اپیدمیولوژیک، درمانی و پیشگیرانه، جنبه اقتصادی نیز دارد. کلیه تصمیمات درمانی و بهداشتی از جمله تصمیمات کلان مانند تخصیص منابع مالی و انسانی برای پیشگیری از بیماری های عفونی، مراقبت های بهداشتی و تنظیم خانواده، تغذیه و بهبود محیط درمان و همچنین تصمیمات کوچک مانند نوشتن نسخه برای بیمار، پرداخت اضافه کار سلامت کارکنان مرکز و سایر تصمیمات به این ترتیب اثرات اقتصادی کلان و خرد در اقتصاد بر جای می گذارند.
در عین حال گفته شد که افزایش هزینه های پزشکی در دنیا، دولت ها و سازمان های ذیربط را وادار کرده است که به فکر این موضوع باشند و این خدمات را از نظر اقتصادی تحلیل کنند. به همین دلیل رشته خاصی به نام اقتصاد سلامت ایجاد شده است.
اقتصاد سلامت رشته جدیدی است که به یکی از موضوعات مهم در سطوح دانشگاهی و مدیریتی و اجرایی تبدیل شده است و به دلیل اهمیت و تأثیر فراوان آن در مدیریت بهینه و ارائه ابزارها و روش های لازم برای برنامه ریزی و همچنین برنامه ها و طرح های سلامت، درمان بسیار گسترش یافته است.
مطالعه و بررسی کمیت، هزینه و ارزش منابع محدودی که به مراقبتهای بهداشتی و درمانی اختصاص مییابد و نحوه ترکیب این منابع با یکدیگر برای تولید خدمات معین از دیگر تعریفهای اقتصاد سلامت است.
چرا یادگیری اقتصاد سلامت ضروری است؟
اینکه چرا باید اقتصاد سلامت را بیاموزیم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد: اول، سلامت است. مراقبت های بهداشتی برای ما به عنوان افراد یا جامعه مهم است. دسترسی به مراقبت های بهداشتی می تواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد و سلامت را حفظ کند. تجزیه و تحلیل اقتصادی یک چارچوب منطقی منحصر به فرد و سیستماتیک برای تجزیه و تحلیل اهمیت مسائل اقتصادی در مراقبت های بهداشتی فراهم می کند و راه حل های مفیدی برای مشکلات ارائه می دهد.
از سوی دیگر، اقتصاد سلامت سهم عمده ای در اقتصاد کشور دارد. بهداشت و درمان یکی از عناصر اصلی هزینه، سرمایه گذاری و اشتغال در هر اقتصاد توسعه یافته است. نتایج اقتصادی نظام سلامت با بهبود کل اقتصاد کشور ارتباط تنگاتنگی دارد.
علاوه بر این، تصمیم گیری در مورد نحوه تامین مالی، تولید و توزیع مراقبت های بهداشتی به شدت تحت تاثیر محیط اقتصادی و محدودیت های آن است. پاسخهای بهداشتی محلی، ملی و جهانی بر اساس دیدگاههای اقتصادی و روشهای تحلیل اقتصادی شکل میگیرند.
دلیل دیگر برای درک و یادگیری اقتصاد سلامت، حتی اگر خودتان به عنوان یک تحلیلگر آن را به کار نگیرید، این است که می توانید به عنوان یک منتقد آگاه در سیاست گذاری و برنامه ریزی شرکت کنید. همانطور که جان رابینسون بیان میکند: هدف از مطالعه اقتصاد تهیه مجموعهای از پاسخها برای سؤالات اقتصادی نیست، بلکه یادگیری این است که فریب اقتصاددانان و برنامهریزان را نخوریم.
برای افرادی که در حوزه بهداشت و درمان فعالیت می کنند، دانش تئوری ها و تحلیل های اقتصادی ضروری است، زیرا این کار هم برای درک و مفهوم کار آنها و هم به خاطر بهره وری، کارایی و ارزش پولی است که اهمیت فزاینده ای در سیستم های بهداشتی مدرن، در حال تبدیل شدن به یک اصل است.
شاخص های سلامت
سلامت این توانایی را دارد که از طرق مختلف بر رشد و توسعه یک کشور تأثیر بگذارد. اولین عاملی که می توان به آن اشاره کرد، عملکرد بهتر نیروی کار سالم نسبت به سایرین است. نیروی کار سالم بیشتر و بهتر از سایرین از توانایی های بدنی خود استفاده می کند و ذهن خلاق و آماده تری دارد.
علاوه بر این تأثیر مستقیم، ارتقای سلامت و رفاه نیروی کار باعث ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل و کسب مهارت های بهتر می شود. زیرا بهبود شرایط بهداشتی از یک سو جذابیت سرمایه گذاری در آموزش و فرصت های آموزشی را افزایش می دهد و از سوی دیگر با افزایش توانایی یادگیری، افراد را به ادامه تحصیل و کسب مهارت های اجتماعی بیشتر می کند.
همچنین افزایش شاخص های سلامت در جامعه باعث کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی در جامعه می شود و این امر باعث تشویق مردم به پس انداز بیشتر و انباشت سرمایه در اقتصاد می شود. برخی از شاخص های سلامت مورد استفاده در مطالعات مختلف عبارتند از:
- میزان مرگ و میر نوزادان
نرخ مرگ و میر نوزادان به مرگ کودکان زیر یک سال اشاره دارد. این شاخص یکی از معیارهای موجود برای ارزیابی موفقیت سیستم های بهداشتی کشورهای مختلف است که مورد تاکید سازمان بهداشت جهانی (WHO) 3 است.
- امید به زندگی
امید به زندگی یا امید ریاضی زندگی میانگین سالهای ممکن زندگی را پس از رسیدن به سن معینی بیان می کند. امید به زندگی در بدو تولد نشاندهنده میانگین سالهایی است که یک نوزاد زندگی میکند، با توجه به اینکه احتمال مرگ در چند سال آینده با احتمال مرگ انسانهای امروزی یکسان است.
- مخارج بهداشت عمومی
لازم به ذکر است که هزینه های کم مراقبت های بهداشتی باعث افزایش مرگ و میر و کاهش کارایی سرمایه گذاری در منابع انسانی می شود. این اثر منفی ابتدا در سودآوری سرمایه گذاری در حوزه سلامت و آموزش و در مرحله بعد در کل اقتصاد خود را نشان می دهد و زنجیره بسته عدم رشد سرمایه گذاری در سرمایه انسانی را تشکیل می دهد.
- هزینه های سلامت عمومی
یکی دیگر از شاخص های مهم مربوط به هزینه های سلامت، درصد کل هزینه های سلامت به تولید ناخالص داخلی (GDP) اقتصاد یک کشور است که سهم قابل توجهی از این هزینه ها متعلق به دولت ها است. در سال های اخیر نزدیک به 10 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان صرف مراقبت های بهداشتی و مشکلات بهداشتی در کشورهای مختلف شده است که 5.7 درصد آن هزینه های بهداشتی دولت است.
اقتصاد سلامت از دیدگاه خرد و کلان
به منظور برقراری نوعی نظم فکری در حوزه اقتصادی فعالیت های سلامت، تحلیل اقتصادی خدمات سلامت نیز به دو بخش عمده اقتصاد خرد و اقتصاد کلان تقسیم می شود. در اقتصاد خرد مراقبت های بهداشتی، واحدهای تولیدی و خدماتی به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می گیرند، مانند بیمارستان ها، مراکز بهداشتی و درمانی یا مطب پزشکان.
اقتصاد خرد کارایی نیروی کار و سرمایه را به همراه مسائل هزینه، قیمت، مطلوبیت و سطح اشتغال اندازه گیری می کند و همچنین بازار خدمات بهداشتی و عرضه و تقاضای محصولات بهداشتی را در آن بازار بررسی می کند. اقتصاد خرد بیش از آمار و اطلاعات اجتماعی با حسابداری هزینه سروکار دارد.
اقتصاد کلان بخش سلامت ابتدا به بررسی فعالیت های تک تک واحدها به صورت کلی و گروهی می پردازد، سپس سهم کل منابع تولید مصرف شده در خدمات سلامت را با منابع تخصیص یافته به سایر فعالیت های اقتصادی و کارایی منابع این بخش مقایسه می کند. در این فرآیند رشد و توسعه ملی کشورها را بررسی می کند.
از آنجایی که تمامی تغییرات در بخش سلامت باید با سایر بخشهای تولید و خدمات کشور هماهنگ باشد، در برنامهریزی کلان سلامت، منافع اجتماعی ناشی از سرمایهگذاری در حوزه سلامت، آموزش و سایر بخشهای توسعه اجتماعی و نیز بهطور مستقیم مولد است. بخش هایی مانند کشاورزی باید در نظر گرفته شود و در عین حال صنعت نیز باید مورد توجه کامل قرار گیرد.
تاثیر سلامت بر رشد اقتصادی
از دیرباز مطالعه و شناسایی عوامل موثر و تعیین کننده برای رشد اقتصادی کشورها همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران بوده است. یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر رشد اقتصادی کشورها که به ویژه در 25 سال اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است، سطح مراقبت های بهداشتی و سهم هزینه های بهداشتی کشورها است.
در حالی که قبلاً تأثیر سلامت بر رشد اقتصادی در سایه سرمایه انسانی قرار می گرفت و محققان با حسابداری مؤلفه های سرمایه به بررسی تأثیر بخش سلامت بر رشد اقتصادی کشور مربوطه می پرداختند.
اکنون با توجه به اهمیت ثابت شده بخش سلامت در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، امروزه شاهدیم که محققان در بسیاری از مطالعات خود به بررسی بهبود شاخصها و امکانات سلامت، نسبتهای سالانه هزینههای سلامت به تولید ناخالص داخلی یا سهم مردم میپردازند. هزینه های بهداشت و درمان و به مرور زمان تا چه اندازه و چگونه بر رشد اقتصادی کشورها تأثیر می گذارد بدیهی است که وضعیت سلامت مناسب و برتر می تواند افراد سالم تری ایجاد کند و در تقویت بنیان و ارتقای توان اقتصادی کشورها مؤثر باشد و مناطق اهمیت بخش سلامت و خدمات ارائه شده به حدی است که افزایش نرخ رشد اقتصادی بخشهای مختلف در برخی مناطق باید با ایجاد امکانات بهداشتی مرتبط باشد.
نکته نهایی در مورد نقش اقتصاد درمان در حوزه سلامت
سلامت می تواند از طریق کانال های مختلف بر سطح تولید یک کشور تأثیر بگذارد. اولین کانال که در بیشتر مطالعات نیز به آن اشاره شده است، عملکرد بهتر کارگران سالم در مقایسه با سایرین است. کارگران سالم سخت تر و بهتر از دیگران کار می کنند و ذهن خلاق و آماده تری دارند. علاوه بر این تأثیر مستقیم، سلامت نیز اثرات غیرمستقیم بر تولید دارد.
به عنوان مثال، ارتقای سلامت نیروی کار باعث ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل و کسب مهارت های بهتر می شود، زیرا بهبود شرایط بهداشتی از یک سو جذابیت سرمایه گذاری در آموزش و فرصت های آموزشی را افزایش می دهد و از سوی دیگر با افزایش توانایی یادگیری، باعث می شود افراد تمایل بیشتری به ادامه تحصیل و کسب مهارت های بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، افزایش شاخص های سلامت و تندرستی در جامعه با کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی، مردم را به پس انداز بیشتر تشویق می کند.